سلامت نیوز: امروز زنگ اول مهر در مدارس كشور به صدا درمیآید و 13 میلیون دانشآموز سال تحصیلی جدید را آغاز میكنند. هفت میلیون و 215هزار و 92 دانشآموز كه یك میلیون و 285 هزار و 206 نفر آنها كلاس اولی هستند در دوره ابتدایی ثبت نام كردهاند. دو میلیون و 944 هزار و 586 دانشآموز در دوره متوسطه اول و یك میلیون و 951 هزار و 707 نفر نیز در دوره متوسطه دوم ثبتنام كردهاند. شروع مدارس همزمان با شور و هیجانی كه دارد نگرانیهایی را نیز به همراه دارد. امروزه استفاده از رسانههای جدید با سرعت زیادی در جامعه ما در بین اقشار مختلف و به ویژه كودكان و نوجوانان رواج پیدا كرده است.
رواج بیش از حد رسانه در جامعه ما به معنای شناخت و استفاده درست از آن نیست و همین نبودن آگاهی و سواد رسانهای در مواردی رسانه را از فرصت تبدیل به یك تهدید كرده است. با توجه به اینكه كودكان و نوجوانان یكی از استفادهكنندگان اصلی از رسانهها در جامعه ما هستند، لازم است كه مدارس در نحوه مواجهه خود با این رسانهها و تكنولوژیهای جدید دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و بین استفاده از رسانه و آموزش ارتباطی تنگاتنگ برقرار كنند.
سعید معیدفر جامعهشناس در این باره به «آرمان» میگوید: «استفاده از رسانهها در آموزش و پرورش باعث شده كه شیوههای آموزشی نوین تغییر كنند و به همین دلیل لازم است كه در آموزش و پرورش ما تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش و پرورشی در كشور رواج پیدا كند كه با شیوههای جدید انطباق داشته باشد.»
فراگیر شدن ابزارهای جدید ارتباطی ویژگی بارز دنیای امروز است. این تنها بزرگسالان نیستند كه از این ابزارها استفاده میكنند، بلكه ابزارهای جدید ارتباطی اكنون در دستان بسیاری از جوانان و نوجوانان نیز هست. این ابزارها خود میتوانند فرهنگساز باشند و نقشی در جامعهپذیری ایفا كنند. آیا در عصر تكنولوژیهای جدید ارتباطی جایگاه مدرسه به عنوان یك نهاد فرهنگساز تضعیف شده است؟
در آموزش و پرورش در دنیای جدید باید به نقش تكنولوژیهای جدید هم توجه كرد. امروزه خواهناخواه قسمت عمدهای از زندگی جوانان، نوجوانان و حتی كودكان به استفاده از موبایل، آیپد، تبلت، كامپیوتر و نرمافزارهای جدید اختصاص دارد. هیچ كسی هم نمیتواند مانع استفاده آنها از تكنولوژیهای جدید شود.
این رسانهها با توجه به جاذبههای فراوانی كه دارند هر قشری را میتوانند درگیر خود كنند كه این درگیری و استفاده به ویژه در قشر نوجوان و كودك بیشتر است. برای نمونه میتوان به استفادههای طولانیمدت نوجوانان و كودكان از بازیهای كامپیوتری اشاره كرد. این تكنولوژیها با توجه به جاذبههای كه دارند وقت زیادی را از بچهها میگیرد كه با در نظر گرفتن این نكته باید استفادههای درست از این رسانهها را به آنها آموخت.
راه استفاده درست از این رسانهها این نیست كه آنها را انكار كنیم و دائم درباره استفاده از آنها به خانوادهها هشدار داده و آنها را نگران كنیم، بلكه باید راههای درست استفاده از این رسانهها را به خانوادهها و فرزندانشان آموخت. تجربه ثابت كرده است كه این توصیهها و هشدارها دیگر پاسخگو نیستند و به جای آن باید استفادههای درست از رسانهها را در جامعه ترویج داد.
آیا امكان استفاده از تكنولوژیهای جدید در آموزش و پرورش وجود دارد و این استفاده به چه صورت میتواند باشد؟
یكی از استفادههای درستی كه میتوان از رسانهها كرد، استفاده از آنها در آموزش و پرورش و اهداف تربیتی است. با توجه به اینكه امروز بچهها قسمت عمدهای از زندگی خود را به استفاده از تكنولوژیهای جدید اختصاص میدهند باید آموزش هم در این راستا قرار بگیرد. معلمان و مربیان میتوانند با استفاده از این رسانهها برنامههای آموزشی خود را به دانشآموزان منتقل كنند.
این شیوهها نه تنها ارتباط را آسانتر میكنند بلكه توسط دانشآموزان هم بیشتر مورد پذیرش هستند و به همین دلیل میتوانند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
در بسیاری از كشورهای غربی معلمان و مربیان گامهایی را در این راستا برداشتهاند و از این تكنولوژیها در مدارسشان و برای ارتباط با دانشآموزان استفاده میكنند. حتی در سطوح بالاتر استفاده از این تكنولوژیها، شاهد برگزاری كلاسهای اینترنتی هستیم. از طریق استفاده از این تكنولوژیها ارتباط معلم و دانشآموز با یكدیگر بیشتر و عمیقتر شده است.
در حال حاضر قسمتی از جامعه آموزشی در دنیا به این سمت و سو رفته و از تكنولوژیهای جدید برای آموزش استفاده میشود. به همین دلیل و با توجه به تغییرات روی داده لازم است كه شیوههای آموزشی هم در كشور ما به سرعت تغییر كنند و خود را با شرایط دنیای جدید تطبیق دهند.
به نظر شما شرایط در كشور ما در حال حاضر به چه صورت است و آیا توانستهایم خود را با شرایط دنیای جدید تطبیق دهیم؟
در سیستم آموزشی ما آموزش همچنان با شیوههای سنتی در جریان است و معلمان و مربیان چندان كه شایسته است از تكنولوژیهای جدید استفاده نمیكنند. در جامعه ما ابزارهای جدید بعضا به عنوان مزاحم شناخته میشوند و تلاش میشود كه به جامعه درباره استفاده از آنها هشدار داده شود.
این در حالی است كه در كشورهای پیشرفته این تكنولوژیها تبدیل به فرصت شدهاند و از آنها برای اهداف آموزشی و تربیتی استفاده میشود. آموزش و پرورش در كشور ما در هم برهم است و بر اساس اصول قدیمی اداره میشود.
در بعضی از كشورهای پیشرفته بچههای دبستانی كتاب ندارند و به جای استفاده از كتاب برای آموزش دانشآموزان، معلمان به آنها سوژه تحقیقاتی میدهند. دانشآموزان توسط مربیانشان درگیر یك مساله میشوند و بعد از مدرسه به كتابخانه میروند و درباره آن تحقیق میكنند.
روز بعد در مدرسه نتایج تحقیقات خود را در كلاس برای دانشآموزان دیگر به اشتراك میگذارند. با استفاده از این شیوه مدرن آموزش خلاقیت در بچهها همگام با استفاده از تكنولوژیهای جدید پرورش مییابد. این در حالی است كه در كشور ما یك كتاب در دستور كار قرار میگیرد و تمام مطالب از طریق یك كتاب منتقل میشود.
دانشآموزان نقش كمتری در كلاس دارند و معمولا هم معلم تمام مطالب را منتقل میكند و همین باعث میشود كه خلاقیت، آنچنان كه لازم است در دانشآموزان ما پرورش نیابد.
با توجه به نكات مطرح شده به نظر شما چه تجدیدنظرهایی در آموزش ما لازم است كه صورت بگیرد؟
تكنولوژیهای جدید در همه جای دنیا تبدیل به فرصت شدهاند. در كشورهای پیشرفته استفادههای فراوان و متنوعی از رسانهها میشود. استفاده از این رسانهها در آموزش و پرورش باعث شده كه شیوههای آموزشی نوین تغییر كنند و به همین دلیل لازم است كه در آموزش و پرورش ما تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش و پرورشی در كشور رواج پیدا كند كه با شیوههای جدید انطباق داشته باشد.
ولی متاسفانه نكاتی كه مطرح میشوند فقط برای ثبت در تاریخ هستند و معمولا از سوی مسئولان نادیده گرفته میشوند و مسئولان همچنان به استفاده از شیوههای قدیمی در آموزش ادامه میدهند. تنها نتیجه استفاده از این شیوه، ایجاد تضاد بین دنیای مدرن و ارزشهای جامعه است.
تاكنون از این نادیده گرفتن نتیجهای نگرفتهایم و از مشكلاتی كه در جامعه به وجود آمدهاند كاسته نشده است.
با توجه به اینكه در آموزش و پرورش ما معمولا از شیوههای سنتی برای آموزش استفاده میشود، به نظر شما آموزش و پرورش مدرن باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
شیوههای آموزشی ما جواب نمیدهند. یك آموزش و پرورش مدرن تعاملمحور و دانشآموز محور است. در بعضی از موارد شاهد هستیم كه دانشآموزان در بعضی از حوزهها از نظر اطلاعات از معلمانشان پیشی گرفتهاند و دلیل این مساله این است كه آنها در دنیای عظیمی از اطلاعات به سر میبرند.
دیگر دورانی كه معلمان بیشتر از دانشآموزان میدانستند و باید دانشآموزان مطلبی را از معلمان یاد میگرفتند به سر آمده است. به همین دلیل باید از شیوههای جدید آموزشی كه در آن رابطه با دانشآموزان یك رابطه پویا است استفاده كرد.
در یك رابطه پویا تبادل اطلاعات دوطرفه است و دو طرف رابطه از یكدیگر چیزهای زیادی میآموزند. در روشهای قدیمی معلمان دنیایی از اطلاعات داشتند كه میخواستند آن را به دانشآموزان منتقل كنند ولی امروزه دیگر اینگونه نیست.
امروزه باید شیوههای آموزش را تغییر داد و به سمت تعاملمحوری حركت كرد زیرا نتیجه استفاده از شیوههای قدیمی به مخدوش كردن رابطه معلم و دانشآموز میانجامد و به اهداف مورد نظرش هم نمیرسد. دانشآموزان استفاده از شیوههای تعاملمحور را بیشتر قبول دارند و كارآیی آنها هنگام استفاده از این شیوهها بیشتر است.
نظر شما